به گزارش هابصنعت؛ ناترازی گاز در ایران در سالهای اخیر به بحرانی جدی تبدیل شده است؛ بحرانی که با اوجگیری مصرف خانگی در زمستان، سهم صنایع و نیروگاهها را بهشدت کاهش میدهد و باعث بروز مشکلات جدی میشود.
دادههای وزارت نفت حاکی از آن است که میانگین کسری روزانه گاز از ۱۵۵ میلیون مترمکعب در سال ۱۳۹۹ به ۱۷۴ میلیون مترمکعب در سال ۱۴۰۱ رسیده و در زمستان ۱۴۰۳ از ۳۰۰ میلیون مترمکعب فراتر رفته است. پیشبینیها نیز هشدار میدهند که در صورت ادامه شرایط موجود، تا سال ۱۴۱۰ این شکاف به حدود ۶۰۰ میلیون مترمکعب در روز خواهد رسید؛ سطحی که اقتصاد ملی را با تهدیدی جدی روبهرو میکند.
در این میان صنعت پتروشیمی بیش از سایر صنایع از این ناترازی متاثر شده و تحت فشار است.
درحالیکه ظرفیت و نیاز تخصیص گاز به پتروشیمیهای کشور حدود ۱۱۳ میلیون مترمکعب در روز است، در ۸ ماهه گرم سال ۱۴۰۳ بهطور متوسط روزانه حدود ۸۰ میلیون مترمکعب گاز به پتروشیمیها تحویل شده؛ و این مقدار در ۴ ماهه سرد سال به طور متوسط به حدود ۴۳ میلیون مترمکعب در روز کاهش یافته است.
محدودیت خوراک گاز در صنعت پتروشیمی باعث کاهش تولید و در نتیجه از دست رفتن بازارهای جهانی میشود.
رئیس کل گمرک ایران درباره صادرات محصولات پتروشیمی گفت: صادرات پتروشیمی در ۴ ماهه نخست ۶ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار بوده که کاهش ۱۰ درصدی نسبت به دوره مشابه سال گذشته را نشان میدهد.
مدیرعامل پتروشیمی زاگرس نیز با بیان اینکه کمبود خوراک گاز و اکسیژن باعث کاهش تولید شرکت شد اظهار کرد: ۱۱۴ روز توقف کامل مجتمع بهدلیل قطعی گاز اتفاق افتاد به گونهای که ۳۲۰ میلیون دلار کاهش درآمد ناشی از قطعی گاز را داشتیم.
این صنعت که سهمی بیش از ۱۵ میلیارد دلار ارزآوری سالانه در صادرات غیرنفتی دارد، هر زمستان در اولویت محدودیت و قطع خوراک گاز قرار میگیرد و پیامدهای آن در تولید، صادرات و اشتغال ملی نمایان میشود.
در زمستان ۱۴۰۳، گزارشهای رسمی نشان داد که سهم صنایع از گاز به کمتر از ۲۰ درصد رسید و در بسیاری از روزها پتروشیمیها در عمل از خوراک گاز محروم شدند. نتیجه آن، کاهش شدید تولید در واحدهای متانول، اوره و آمونیاک بود.
طبق اعلام انجمن صنفی کارفرمایی پتروشیمی، تنها در همان زمستان، صادرات محصولات پتروشیمی حدود ۱.۳ میلیارد دلار کاهش یافت. این رقم معادل کل بودجه عمرانی چند استان کشور است.
صنعت پتروشیمی زنجیرهای درهمتنیده است و قطع خوراک در یک بخش، اثرات دومینویی در بخشهای دیگر ایجاد میکند. وقتی متانول تولید نشود، صنایع پاییندستی آن از تولید فرمالدهید تا انواع رزین دچار وقفه میشوند. وقتی اوره و آمونیاک محدود شوند، نهتنها صادرات این محصولات افت میکند، بلکه کود شیمیایی برای کشاورزی هم با کمبود مواجه میشود.
بررسیها نشان میدهد در دی ۱۴۰۳، ظرفیت تولید در برخی واحدهای اوره و آمونیاک به کمتر از ۵۰ درصد کاهش یافته است.
این افت ظرفیت به معنای از دست رفتن قراردادهای صادراتی و خدشهدار شدن اعتبار ایران بهعنوان تأمینکننده پایدار است، زیرا بازارهای جهانی به ثبات نیاز دارند و مشتریانی که به دنبال تأمین پایدارند، با هر بار محدودیت گاز یک گام از ایران فاصله میگیرند و به سمت رقبایی، چون قطر و عربستان میروند.
از طرف دیگر افت تولید در پتروشیمی، به معنی کاهش ظرفیت اشتغال مستقیم در مجتمعها و ضربه به صنایع پاییندستی است. هزاران شغل در زنجیره تأمین این صنعت وابسته به پایداری تولید است. هر توقف یا کاهش ظرفیت، موجی از بیکاری و رکود در مناطق صنعتی ایجاد میکند.
هرچند سیاستگذاران سالهاست بر «افزایش تولید» برای مقابله با ناترازی انرژی تمرکز کردهاند، اما تجربه نشان داده که این مسیر پاسخگوی نیاز فوری کشور نیست. همانطور که محمدرضا جولایی، مدیر مرکز کنترل (دیسپچینگ) شرکت ملی گاز ایران گفته است: «افزایش تولید بدون اصلاح مصرف، مثل پر کردن سطلی سوراخ است؛ هرچه بیشتر بریزی، باز خالی میشود.»
راهحل واقعی در کنار فشارافزایی، بهینهسازی مصرف گاز است. صادق کریمی، رئیس امور انرژی سازمان برنامه و بودجه، در همین زمینه گفته است: «بهینهسازی مصرف، همزمان مانع زیان صنایع میشود، صادرات را نجات میدهد و فشار بر مردم را هم کم میکند؛ در حالی که طرحهای افزایش تولید، سالها طول میکشند و به نتیجه نمیرسند.»
انتهای پیام/