بازار جهانی انرژی در دهه ۲۰۲۰ با تغییرات ژرفی روبهرو شده است. افزایش مصرف گاز در جهان، جایگزینی آن با زغالسنگ و گرایش کشورها به سمت انرژیهای پاک، موجب شده گاز طبیعی عنوان «سوخت انتقالی» را به خود بگیرد؛ یعنی پلی میان سوختهای فسیلی و انرژیهای تجدیدپذیر. در این میان، ایران با دارا بودن دومین ذخایر بزرگ گاز جهان پس از روسیه، میتواند نقشی کلیدی در تأمین انرژی جهانی داشته باشد.
ایران حدود ۱۸ درصد از ذخایر شناختهشده گاز طبیعی جهان را در اختیار دارد. اما سهم آن از تجارت جهانی گاز بسیار کمتر از ظرفیت واقعی است. علت این شکاف را باید در دو عامل اصلی جستوجو کرد: تحریمها و کمبود زیرساختهای صادراتی. پروژههای بزرگی مانند خط لوله ایران–پاکستان–هند و ایران–عمان به دلیل موانع سیاسی و مالی ناتمام ماندهاند. اگر ایران بتواند با سیاستگذاری هوشمندانه این موانع را رفع کند، میتواند به یکی از پنج صادرکننده اصلی گاز جهان تبدیل شود.
قطر با توسعه سریع پروژههای LNG، توانسته سهم زیادی از بازار جهانی گاز مایع را تصاحب کند. روسیه نیز از طریق شبکه گسترده خطوط لوله خود، بازار اروپا را در اختیار دارد. ایران برای حضور مؤثر در بازار جهانی باید به سمت تولید LNG و انعقاد قراردادهای بلندمدت صادراتی حرکت کند. موقعیت جغرافیایی ایران بین اروپا و آسیا، مزیتی بزرگ است که در صورت بهرهبرداری صحیح، درآمد ارزی قابلتوجهی به همراه خواهد داشت.
یکی از مهمترین ضعفهای ایران در حوزه انرژی، فقدان فناوریهای نوین استخراج، فرآورش و ذخیرهسازی است. برای توسعه پایدار صنعت گاز، باید سرمایهگذاری در بخش فناوری و آموزش نیروی متخصص افزایش یابد. همچنین استفاده از هوش مصنوعی در مدیریت خطوط انتقال و پیشبینی مصرف، میتواند راندمان شبکه را تا ۳۰ درصد افزایش دهد.
تحولات ژئوپلیتیکی مانند عادیسازی روابط عربستان و ایران یا تنش در تنگه هرمز، بهطور مستقیم بر بازار انرژی تأثیر میگذارد. ایران با اتخاذ دیپلماسی انرژی فعال میتواند جایگاه خود را در معادلات منطقهای تقویت کند و از انرژی به عنوان ابزار قدرت نرم استفاده نماید.
آینده انرژی در خاورمیانه بدون نقش ایران قابل تصور نیست. با توسعه زیرساختهای صادراتی، جذب سرمایه خارجی و بهکارگیری فناوری نو، ایران میتواند از صادرکننده منطقهای به بازیگر جهانی تبدیل شود.
انتهای پیام/